کد مطلب:27806 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:241
طبری نیز آن را در تاریخ خود (تاریخ الاُمم والملوك) به تفصیل آورده است؛ امّا در تفسیر خویش، روایت را با همان سندی كه در تاریخ گزارش كرده، نقل كرده و به جای «كدام یك از شما مرا بر این امر یاری می دهد تا برادر و وصی و جانشین من در میانتان باشد»، نوشته است: «تا برادر و چنین و چنان باشد» و در ادامه نیز حذف و تحریف را در سخن پیامبرصلی الله علیه وآله، روا دانسته و به جای جمله «بی تردید، این، برادر و وصی و خلیفه من در میان شماست. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت كنید»، نوشته است: «بی تردید، این، برادر من و چنین و چنان است. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت كنید».[2]. البته نوع گزارش طبری، بسی سؤال انگیز است و تأمّل در آن، نشان دهنده مجبور بودن وتحكّم بر چگونگی نقل است؛ وگرنه، «بی تردید، این، برادر من و چنین و چنان است. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت كنید»، یعنی چه؟! وجود جمله «گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت كنید»، به گونه ای رازدارانه نشان دهنده حذف جانِ كلام است. به هر حال، ابن كثیر نیز بر این نمط رفته و در تفسیر و تاریخ خود و در السیرة النبویّة، روایت را به گونه ای كه طبری در تفسیرش آورده، نقل كرده است (یعنی صورت تقطیع شده آن را) و این، شگفت انگیز است؛ چرا كه مهم ترین منبع و مستند مورد اعتماد ابن كثیر در كتاب تاریخش (البدایة والنهایة)، تاریخ الطبری است و نه تفسیر الطبری.[3]. نویسنده مصری محمّد حسین هیكل نیز در چاپ اوّل كتابش حیاة محمّد، حادثه را آورده است، البته با حذف بخش هایی از آن؛ امّا از چاپ دوم به بعد، یكسر جریان را حذف كرده است.[4]. ابن تیمیه نیز كوشیده است با طعن در سند و گاه محتوا، در اصل جریان، تردید روا دارد كه پاسخ های مفصّلی بدان داده شده است.[5].
آنچه را آوردیم، مورّخان، محدّثان و مفسّران با طرق مختلف و سندهای گوناگونی گزارش كرده اند كه در صفحات پیشین گذشت.[1].